۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

خونه دار و بچه دار زنبیل وردارو بیار


یک فکرهای تازه ای کرده ام برای اینجا. شامل اسباب کشی و تغییر کلی دک و پزش. شرط عملی شدنش این است که در همین مکان مقدس قدری بیشتر و منظم تر بنویسم. نمی دانم که بشود یا نه. در موارد خیلی مهم تری، خواسته ام روند منظم و ادامه دار را به خودم تحمیل کنم و نشده است. اینجا که سهل است.
البته من جانور عجیب و چپ و چولی هستم. هیچ چیزم به آدمیزاد نرفته که این یکی برود. اگر نیمی از شوقی را که صرف کارهای غیر ضروری و علی السویه کرده ام صرف امور مهم و جدی می کردم، امروز حداقل به نیمی از اهداف مهمی که به عنوان سند چشم انداز برای خودم تعیین و بعضا تدوین کرده ام رسیده بودم.
از همه اینها که بگذریم من دوباره در این دکان گرد گرفته را باز کرده ام و اصلا نمی دانم چه معنی دارد که من بعد هر غیبت کبری و صغرایی موقع بالا زدن کرکره این وبلاگ فصلی مشبع خود انتقادی و خود روانکاوی بکنم و به خودم و به دیگران قولها و پیش بینی هایی بدهم که معلوم نیست محقق بشود یا نشود.
بله. من برگشته ام. همین.
پ.ن: تیتر مطلب اول چیزی بود متناسب با همان ایده پوسیده قول تداوم و اینها ،که برداشتمش و این شد که می بینید.