۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

پس از دو قرن سکوت


برای من نوشتن این وبلاگ و تداوم در این نوشتن سطحی از تعقیب پروسه تعالی است. بر این اساس می توان گفت درهم ریختگی و بی سامانی روند نوشتن من در بلاگ بازتابی ( اگر نه آئینه ای تمام نما) از نهج آشفته من رو به سوی درک حقیقت جان علوی است. اگر این براعت استهلال بیش از اندازه هگلی آغاز شد از همه دوستان عذر می خواهم . بهترین فرجام آغاز ناموزون پایان نا به هنگام است فلذا از جهت عاقبت به خیری به ذکر این نکته ختم کلام می کنم که بخشی از وقفه روزهای اخیر ناشی از عدم دسترسی به داشبورد بلاگ اسپات بود و اکنون که به حمدالله این مشکل برطرف شده عنقریب حاصل تتبعات روزهای اخیر را منتشر خواهم کرد. ( اسمایلی از خود متشکر در جمع هوادارانی که فریاد می زنند این ممه های مرمری / هدیه به بیت رهبری)
پ.ن1: حیفم می آید اسم این براعت استهلال دو قرن سکوت باشد و یاد نکنم از براعت استهلال این ملت پس از دو قرن سکوت و یاد نکنم از شعرهایی که در سادگی و تازگی شان بوی طروات بهار خانه دارد. بله آقا دقیقی بخوانید. دقیق هم بخوانید.
پ.ن2: بهار این سال نکو را نه اراجیف بنده که شعر دقیقی فرض بفرمائید و اندکی تحمل پیشه کنید، شاهنامه آخرش خوش است.
پ.ن3: از این بازی با ماجرای دقیقی و شاهنامه م اینها خوشمان آمد خودمان. اسمایلی از خود متشکر بر سر منبر ( خواهران گرامی همان شعار پیشین را ترجیحا تکرار کنند. با اینکه می دانیم هزار وعده خوبان، یکی وفا نکنند؛ اما، به هر حال وصف العیش ،نصف العیش)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر