۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

بن علی (قسمت نهم): نقش مبهم ارتش در اتفاقات تونس


پیش از این در مورد سناریو ترک ناگهانی صندلی توسط حاکمان سلطه گر نوشته بودم.من در ترک ناگهانی صندلی توسط دیکتاتور این پدیده را به عنوان عاملی برای  فروپاشی نظام قدرت موجود معرفی کردم، البته باید در نظر داشت این نوع فروپاشی از همان جنس نابودی با بمب نوترونی است که پیش از این در مورد آن صحبت کردم. برای فهم آنچه پس از دیکتاتور بر سر مجموعه تحت حاکمیت می آید باید سناریوهای رفتار حلقه موثر و نزدیک به دیکتاتور پس از رفتن او را پیش بینی و تحلیل کرد. یکی از مهم ترین این حلقه ها ارتش است. مردمی که رفتن بن علی را «پیروزی نهایی خود» می دانند روایتی دارند که در آن با رفتن بن علی «طلسم» آن حکومت باطل شده و همه اجزای اساسی اعمال قدرت ، از جمله ارتش، ارزش و اثر خود را از دست داده اند. در آن سناریو عقب نشینی ارتش اینگونه فهمیده می شود که در فقدان فرمانده کل قوا ارتش دیگر توان و البته دلیل درونی شده قابل قبولی برای اعمال قدرت و خشونت ندارد. نتیجتا راه نجات خود را در تسلیم جستجو می کند و به قدرتهای تازه برآمده  اعلام وفاداری می کند( مانند سال 57 در ایران). اما حداقل دو سناریو مهم دیگر را هم باید در نظر داشت.
اول: ممکن است ارتش به هر دلیل از حمایت بن علی دست کشیده باشد و دست کشیدن بن علی از قدرت در واکنش به این مسئله بوده باشد؛ در این صورت باید این سوال را پرسید که ارتشی که از حمایت بن علی دست کشیده است اصولا قصد حمایت چه کس یا چه چیزی را دارد؟
دوم: ممکن است ارتش تا امروز توان سازماندهی لازم برای حضور در صحنه سیاسی نداشته، اما در فرصت حاصل از خلاء سیاسی فعلی دست به بازآرایی نیروهای خود بزند و ترتیبات یک حضور سلطه گرانه در صحنه سیاسی تونس را فراهم آورد
داشتن تخمینهای مناسب از احتمال منطبق با واقع بودن هر یک از این سناریوها نیازمند داشتن اطلاعات مفصل از سابقه تعامل بن علی با ارتش و ساختارها غیر رسمی و فرهنگ سازمانی شکل گرفته در ارتش است. حالا که این اطلاعات وجود ندارد باید منتظر ماند و تماشا کرد.   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر