۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

ماجراهای زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی

1- نویسنده کتاب لارنس استرن و مترجم آم ابراهیم یونسی است، کتاب در ایران به عنوان بخشی از پروژه نسل قلم انتشارات تجربه سالها پیش از انقلاب 57 چاپ شده بود و در دوران شگوفایی فرهنگی اصلاحات مجدداً تجدید چاپ شد. قطع کتاب، طرح جلد و سایر مشخصات ظاهری آن به نظرم خیلی دوست داشتنی می آید.
2-طنز و هجو کتاب از زمانه خودش به شکل قابل توجهی جلوتر است. با کمی مسامحه می توانم ادعا کنم این کتاب دارای طنزی پست مدرن است.
3-بخش مهمی از هجو و طنز کتاب مربوز به بیهوده گوئی فاضل مآبانه نویسندگان همعصر، بخصوص زعمای کلیسا، است و این کار با تقلید ماهرانه آن سبک صورت گرفته.
4-اگر بگوئیم نویسنده کتاب توانسته است علاوه بر هجو این سبک نگارش در قالب نوشتن این کتاب تا هرکجا که دلش می خواهد فضل فروشی کند به زعم من راه خطا نرفته ایم.من این نهج را عجیب می پسندم.
5- این سبک نگارش باعث شده تا کتاب بدون پاورقی های عالمانه مترجم خوش ذوق و باسوادش عملاً غیر قابل مطالعه برای خوانندگان کم سوادی چون من باشد.
6-اما در وضعیت موجود خواندن کتاب برای خوانندگان کم سوادی چون من، یک محصول جانبی مهم دارد که آن افزایش اطلاعات عمومی است و از این رو مطالعه کتاب به شکل مضاعفی توصیه می شود.
7- شابد در ابتدای کار کنار آمدن با لابیرنتی که استرن خواننده را در آن می گرداند کمی کلافه کننده به نظر بیاید، اما، خیلی زود به آن عادت می کنید و از آن لذت می برید.
8-کتاب عمداً بر ساختار فصلی خود تاکید ویژه ای دارد، جالب اینکه در میان این فصلها، بسیار می توان یافت نمونه هایی را که وقف یک عنوان غیر معمول همچون: دماغ،پازلفی یا جادکمه ای شده اند.فصولی که با هنرمندی نوشته شده اند و در عین حال نگاه نامتعارفشان همان چیزی است که باعث می شود ادعا کنم در این کتاب با نوعی طنز پست مدرن مواجه هستیم.
9- اما علاوه بر این طنز، به زعم من در کتاب نگاه هایی خیلی جدی در مورد عادات و احوال نوع بشر و تحلیل های درخشانی در مورد برخی از انواع شخصیتها می یابیم.
10- این کتاب را که قطع آن جیبی پالتویی است، قصد داشتم در زمستانی به عزیزی هدیه دهم، تا با خواندن بیشتر یاد من بیافتد.چون تصور میکنم آن هجو کننده و ان هجو شونده هر دو منم. منتها تا امروز توفیق حاصل نشده است. دعا بفرمائید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر