۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

قداست زدایی از معرفت

نظرم را خیلی کوتاه و خیلی صریح طرح می کنم به نظرم تمام آنچه نصر با ذوق و شوق در فصل اول معرفت . معنویت به عنوان کشفش در مورد ماهیت و ریشه قدسی معرفت بیان می کند، بسیار عمیق تر و دلکش تر در «پدیدار شناسی روح» هگل بیان شده است. به علاوه به نظرم تلاشش برای نشان دادن نقش ریشه ای معرفت در تمامی ادیان چه به لحاظ منظور و کلیت و چه به لحاظ روش شناسی بسیار بی مایه و مبتذل است. نمی دانم باید بگویم این کتاب، یا لااقل این فصلش، متصنعانه متکلمانه نوشته شده و یا اینکه این تصنع در ذات کلام، لااقل کلام اسلامی، است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر