۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

پنجشنبه یازدهم آذر 89


چند روزی است که می خواهم درباره دو مرگ، درباره دو مرد بنویسم. مردهایی متفاوت و مرگهایی متفاوت. کردان یکسالی پس از رسوایی به بار آمده بر سر مدرک تحصیلی اش درگذشت. بهانه خیلی خوبی بود در دست همه ما برای خندیدن به منصوبین و منسوبین احمدی نژاد. اما صادقانه می خواهم بگویم بین همه خطاهای اساسی آدمهایی که در دولت احمدی نژاد این پست را گرفتند یا کاندیدای تصدی این پست شدند خطایی که کردان بواسطه آن مضحکه همه ما شد کودکانه ترین خطا بود و می توانم ادعا کنم خودش هم در مقایسه با اسلاف و اخلافش از همه سلیم النفس تر. شاید بد نباشد این موضوع را هم در نظر بگیریم که اینکه فضای کافی برای انداختن تشت رسوایی اش از بام مجلس فراهم آمد تا حد زیادی تحت تاثیر قدرت رقبایی بود که او توانست در مسیر رسیدن به کرسی وزارت آنها را ، به هر طریق، کنار بگذارد، اینکه هیچکس آنطور که باید به حمایتش برنخواست تا حد زیادی ناشی از این بود که سکه حامیان او در برابر قدرت افراد به مراتب خبیث تری از رونق و رواج افتاده بود و اینکه آنچنان بی رحمانه مورد تاخت وتاز قرار گرفت بسیار تحت تاثیر مانورهای سیاسی ای بود که اشخاص دیگری قصد اجرای آن را داشتند. افرادی که هزینه شخصی و شخصیتی کردان در تمام این ماجراها برایشان هیچ اهمیتی نداشت. گرچه به ثابت قدمی در پشتیبانی از او تظاهر می کردند. به هر حال زندگی با همه بی رحمی اش انتقام خطای کردان را از او گرفت و همه ما ، عموما بی توجه به واقعیتهای فوق، در این انتقام شریک و در آن بازیها سیاهی لشگر بودیم. اینها را نگفتم که کردان را تبرئه کنم یا چیزی از این دست. گفتم که خودم یادم باشد. فقط همین.
مرد دوم منتظری بود. تا جائیکه حافظه ام یاری می دهد جمهوری اسلامی پس از خمینی هرگز چنین تشییع با شکوهی را شاهد نبوده است. اهمیت و ارزش ماجرا وقتی بیشتر فهمیده می شود که فشارها و تضییقات موجود را هم در نظر بگیرید. آدمی که در یکی از نقاط عطف عمر جمهوری اسلامی از حلقه قدرت بیرون رفت/ گذاشته شد. به نظرم با کمی جستجو یافتن برخی واقعیتهای ناخوشایند ، عمیقا ناخوشایند ، در عقاید فلسفی و سیاسی کسی که به عنوان  قهرمان بلند نظر آزادی بر دوش هوادارانش تشییع شد اصلا دشوار نباشد. مرگش اما، درست زمانی اتفاق افتاد که همه آماده بودند اعاده حیثیت از او را مشت محکمی بر دهان دیگرانی کنند که منتفعین اصلی خروج منتظری از حلقه قدرت بودند. به هر حال در این مورد روزگار با سخاوت عجیبی پاداش رنجها و بی حرمتی های ناشی از تبعید ( خودخواسته یا ناخواسته) منتظری از حلقه قدرت را به او اعطا کرد. البته اگر تشییع جنازه با شکوه را بتوان پاداش مرده تلقی کرد. روزگار بازیگردان عجیبی است وقتی که بازی اش می گیرد.
امروز اطلاعاتی از مشتری ثروتمندم بدست آوردم که نشان می دهد همانطور که من پیش از این، در مورد جلسه پریروز گفته بودم؛ کافرمای اصلی بسیار مصر به اجرای طرح است. احتمالا اوایل هفته اینده دیدارهایی برای نهایی کردن کار خواهیم داشت.
امروز بعد از دو شب خانه به دوشی به خانه برگشتم. مهمانها هنوز نرفته اند، اما برخی تغییرات در ترکیب آنها باعث شدع حساسیت اسلام و مسلمین کمتر شود.
از اخبار مهم امروز کسب مزبانی جام جهانی فوتبال سال 2022 توسط قطر بود. این خبر البته برای قطر خبر یک پیروزی و جهش رو به جلو است و برای ایرانی ها هم بهانه ای برای احساس شکست و سرخوردگی بشتر، اما، اهمیت سیاسی اش بیشتر از این جهت است که قطر با این حرکت در واقع همسایه بزرگ و قدرتمندش ، عربستان سعودی، را به چالش گرفته. آنهم با نبرد در میدانی که عربستان اصولا قدرت ورود به آن را ندارد.
شب میهمانها در اتاق خوابیدند و من بیرون. آدم در خانه خودش اینقدر ناراحت بخوابد نوبر است والله. از پس دادن هتل پشیمانم.       

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر