۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

بر اندازی نرم با جلد سخت

در این پست قصد دارم یک دوره کتاب رو معرفی کنم. سری کتابهای "موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی". این مجموعه را که حاصل کار علی اصغر سعیدی و فریدون شیرین کام است؛ انتشارات گام نو با استانداردهای ظاهری قابل قبول و البته قیمتی ، به زعم من ،مناسب منتشر کرده است. دو نکته اساسی در این کتاب سخت توجه مرا به خود جلب کرده است: اول اینکه نویسندگان دست به تشریح وضعیت اجتماعی- اقتصادی ایران از نظرگاهی زده اند که در روایتهای رسمی جمهوری اسلامی و البته در دیدگاه های تاریخی روشنفکران مخالف هر دو رژیم ( با اکثریت مطلق چپ و حضور حداقلی کس خلهای جبهه ملی، ملی مذهبی و ...) اصولاً جایی نداشته و ما اگر از آن چیزکی شنیده باشیم در حد روایات افواهی مردم کوچه و بازار است. دوم رویکرد پوزتیو این محققین که به جای اصل گرفتن یک روایت محوری شعار زده و تلاش برای تپاندن همه تصویر در این قاب تنگ ، به سراغ بررسی جزء به جزء واقعیات رفته اند و از آن مهم تر به جای نوشتن در مورد اراده خدا و ملت و دسیسه لابی های مخفی شده در لابیرنتهای پر رمز و راز تصویر چهره دیوی به نام حکومت پهلوی، همت خود را مصروف ترسیم دقیق چهره تعدادی بازرگان کرده اند. آدمهایی معمولی، مثل من و تو ،که در مقطعی از تاریخ اجتماعی ایران نقش آفرینی کرده اند. پذیرش ارزش نقش افراد در شکل گیری وقایع تاریخی، سطحی از بلوغ فکری متفکران و محققان ایرانی حوزه تاریخ این ملک و ملت است که باید به فال نیک گرفته شود.
از آنجایی که در این وضعیت غیرممکن است ما چیزی را ببینیم و با خودمان فکر نکنیم که این ربطش با مقوله مقدس جمهوری اسلامی چیست ( و این شاید خود یکی از وحشتناک ترین اثرات حکومت توتالیتر بر ملت تحت انقیادش باشد) در مورد این کتاب هم طبیعتا چنین تاملی نموده ایم. به نظرم جدا از اینکه هر گونه پیشرفت ساختاری در حوزه تحقیق و تفکر تاریخی در ایران تیشه ای به ریشه جمهوری اسلامی محسوب می شود؛ تصویر کردن دستاوردهای ارزشمند ایران در دوره پهلوی که بدست جمهوری اسلامی ویران شده نیز در پاره کردن نقاب خرد و خیرخواهی دوستان سهم بسزایی دارد. 
بر اساس تمام دلایل فوق قویا پیشنهاد، و چه بسا توصیه ، می نمائیم این کتابها را بخرید، بخوانید و به کسانی که دوستشان دارید هدیه بدهید. ما خودمان خوانده ایم و خریده ایم، اگر تا امروز در مورد بخش سوم کوتاهی کرده ایم دلیلش صرفا این است که دستمان به کسانی که دوستشان داریم نمی رسد.
پ.ن: هنر می بگفتم، عیبش هم بگویم؛ مشخصا بهر دل عامی چند، که ماجرا بی طرفی را زیادی جدی می گیرند. این کتاب هم ، مثل خود من، نسبت به این افراد قدری سو گیری مثبت دارد. منتها در برابر آن همه سوگیری منفی روایتهای آن دوره که تا امروز فهمیده و نفهمیده بلعیده اید چیز مهمی نیست. جدی نگیرید. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر