امروز با دوستی که بالقوه شاعری کم نظیر و بالفعل شاعری فوق العاده است درباره پست اخیر وبلاگ در مورد ایرج میرزا صحبت می کردم، اینکه با سرعت حضرتش را شسته و آب کشیده و برای خشک شدن در آفتاب پهن کرده ام را نپسندید. مدعی بود بسیاری از ظرائف میرزا را نادیده گرفته ام، لهذا، در همین مکان مقدس سوگند یاد می کنم که وادرش نمایم به نوشتن مقاله ای در این باب و سپس انتشار آن در این وبلاگ
این خط و این هم نشان
مهاجرت... ده سال بعد
۴ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر