دیشب موقع خواب داشتم با خودم فکر می کردم آخوندی که دیگران رو فریب می ده و با اینن فریب بهشون آرمش می ده، اما خودش از همون آرامش محرومه به نوعی داره ایثار می کنه. جالب می شه به نظرم اگه یه داستان از زاویه دید یک آخوند بنویسیم که در اون شرح نفس کنه با در نظر گرفتن این زاویه و سایر زوایای مغفول.از این زاویه نگاه آخوند یه چیزی شبیه sin eater نیست؟. برام جالبه که بعضی وقتها از زوایای غیر متعارف به مسائل نگاه کنیم، مثلاً در مورد آخوندها این فریب عموماً از دید کارکرد اجتماعی و وابسته به قدرتش بررسی شده و این جنبه گناه خواری اش نادیده گرفته شده.
مهاجرت... ده سال بعد
۴ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر