خبر شماره یک امروز برای من، دریافت نشانه هایی بود که نشان دهنده عدم تمایل نهاوندیان به کاندیداتوری مجدد در انتخابات ریاست اتاق بازرگانی ایران است. نهاوندیان که پس از دوره طولانی حکومت بلامنازع خاموشی در اتاق ایران به این سمت برگزیده شد کار خود را با نگاه ویژه به اصلاحات عمیق و ساختاری در اتاق ایران آغاز کرد، اما، دوره فعالیتش با یکی از بحرانی ترین ادوار اقتصاد ایران منطبق شد و به نظر می رسد او امروز از حمایت و پشتیبانی قاطعی در بین بازرگانان شاخص ایرانی برخوردار نباشد. علاوه بر اینها می توان این نکته را نیز درک کرد که تصمیم به ادامه حضور در پست ریاست پارلمان بخش خصوصی در شرایط پیش رو درجه ای از ایثار و از خودگذشتگی می خواهد که یافتن دلیلی قانع کننده برای تن دادن به آن به هیچ وجه آسان نیست. به نظر می رسد در این شرایط حفظ دستاوردهای اصلاح ساختاری اتاق یکی از اصلی ترین دغدغه های همه کسانی است که به نحوی از انحا دل در گرو سرنوشت اتاق بازرگانی ایران دارند.
از اهم اخبار دیگر اینکه اتحاد بی سابقه ای بین نمایندگان پایتخت و وزرای بهداشت سابق برای لغو دستور انحلال دانشگاه علوم پزشک ایران ایجاد شده. پزشکیان گفته است:« این دستور چنان ابلهانه است که من نمی توانم باور کنم مبدا آن وزارت بهداشت است؛ این دستور باید از جای دیگری صادر شده باشد.» به هر حال ظاهرا نمایندگان فرصتی یک هفته ای به وزیر داده اند تا تصمیم خود را لغو نماید، باید منتظر ماند و دید آیا این مسئله پایه برخورد سیاسی جدی تری بین دولت و مجلس خواهد شد یا نه. این نکته کلی را البته باید اضافه کنم که این مقوله تلفیق آموزش و درمان خود قصه مفصل و پر از گره های ناگشوده ای است که تنشهایی را در این حوزه ایجاد می کنند. ظاهراً مسئله انحلال دانشگاه علوم پزشکی ایران بهانه ای شده است برای اینکه نمایندگان مجلس بار دیگر خواهان بازگشت آموزش پزشکی به وزارت علوم و جدایی آن از مقوله درمان باشند.
خبر مهم خارجی اینکه اسرائیل از فروش موشکهای روسی اس 300 به ونزوئلا ابراز نگرانی کرده است. این نگرانی رویهمرفته منطقی هم به نظر می رسد، مخصوصا اینکه ونزوئلا هیچ دلیل استراتژیکی برای خرید سامانه دفاعی گران قیمت اس 300 ندارد. تشکیل مثلث ایران-روسیه-ونزوئلا فرصت مناسبی به دست روسیه می دهد تا به دو دوزه بازی و پدرسوختگی در مورد ایران ادامه دهد.
خبر خنده دار روز هم این است که مهمان پرست از اتباع ایران خواسته است که بدلیل آنچه وی ناامنی و بحران اجتماعی در فرانسه نامیده است، از سفرهای غیرضروری به فرانسه خودداری کنند. نمی دانم آقای مهمان پرست آیا مدتی است که در خیابانهای شهر قدم نزده اند که اسم برخی پدیده های سوسولی مانند ماجراهای اخیر فرانسه را ناامنی می گذارد؛ یا ترسش از این است که برویم آنجا و ببینیم و فیل مان یاد هندوستان کند.
این روز را هم عملا در تنبلی گذراندم. هوا اینقدر محشر و منظره شیان آنچنان دلفریب بود که هیچ کاری جز به گردش رفتن نمی شد انجام داد. مدتی است که به این نتیجه رسیده ام که هیچ فصلی را درک نمی کنی مگر با خوردن خوراکی های اختصاصی اش در موقعیتهای متناسب. دیروز هم من با خوردن آش رشته و باقالی در پیچ و خمهای جاده شیان در مه و باران نم نم ، یا دقیق تر بگویم ، چیزی که مشهدی ها به آن درزمیدن می گویند قدری پائیزی شدم. افسوس که عکس یادگاری از ماجرا نگرفته ام.
چند روز پیش برای استفاده از صرفه جویی های ناشی از مقیاس، اقدام به خرید یک قلیان کرده بودم ؛ امروز تلاش مفصلی کردم برای عملیاتی کردنش، اما متاسفانه نتیجه مطلوب بدست نیامد و صرفا خانه را پر از خاکستر و سوختگی خیلی مختصری روی فرش ایجاد کردم. دارم به این نتیجه می رسم، این کارها به من نیامده، من همان برون سپاری و کشیدن قلیان 5000 تومانی برایم بهتر است. در حین نوشتن این سطور با خود فکر می کردم اگر صدسال پیش به یک نفر می گفتی روزی خواهد رسید که یک وعده قلیان را در یک قهوه خانه 5000 تومان می فروشند چه حالی پیدا می کرد؟
پایان خوش ماجراهای روز گذشته هم دیدن فیلم ملک سلیمان بود. این فیلم که اسپانسرهای اصلی اش ستاد کودتا و حسن عباسی هستند، بد ساخته شده، اما بسیار بسیار خنده دار است. دیدن آن را به همه دوستان توصیه می کنم و در موردش یادداشت جداگانه ای خواهم نوشت.
این یادداشتها وقتی بسیار بیشتر از پیش بینی اولیه از من می گیرد، اگر وضع به همین منوال باشد در سیاستهای نوشتنشان بازنگری های عمده خواهم کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر