۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

دوشنبه هشتم آذر 89


فکر می کنم اهم اخبار امروز ترور دو فیزیکدان ایرانی در نخستین ساعات صبح در تهران است. در بین تمام سناریوهایی که ممکن است پشت سر این ترورها قرار داشته باشد بسیار دشوار است یک سناریو، یا حتی یک گروه سناریو را  محتمل تر از دیگران قلمداد کرد؛ اما،صرف نظر از اینکه چه کسانی و با چه انگیزه ای رسما مرتکب این ترورها شده باشند با اطمینان قابل قبولی می توان گفت این افراد در واقع قربانی جاه طلبی های نهفته در پس برنامه هسته ای ایران هستند. این واقعا دردناک و ناراحت کننده است.
امروز احمدی نژاد اسناد منتشر شده در ویکی لیکس را بی اعتبار خواند و بر دوستی ایران با کشورهای منطقه تاکید کرد. نمی شد انتظار داشت موضعی جز این بگیرند؛ اما، قطعا دیوارهای بی اعتمادی در جهان و منطقه بواسطه انتشار این اسناد بلندتر و قطورتر شد. البته در مورد این اسناد نشر کنترل شده هم فرضیه کاملا قابل بررسی ای است. پیام عمومی ای که افشای این اسناد در مورد ایران به مخاطب منتقل می کند به نظرم کاملا به نفع ایالات متحده و حتی اروپاست و امکان اظهار و ابراز رسمی اش مطلقاً وجود نداشته است.این هم البته فقط یک فرضیه است و از قضا قابل توجهی هم بر علیه ش وجود دارد. در کل ماجرا پیچیده و مبهم است. کاش می شد نیروی انسانی کافی برای تجزیه و تحلیلش فراهم کرد.
از اخبار بامزه این روزها، یکی هم اینه که ظاهرا یک آدم نیمه دیوانه سعی کرده کنترل یک هواپیمای ایران ایر رو که از تهران به سوی دمشق پرواز می کرده، با این ادعا که بمبی همراه داره، به دست بگیره. البته موفق نشده و دستگیر شده و مشخص شده که ماجرای بمب هم به کلی بلوف بوده. وزارت اطلاعات تلویحا تائید کرده که طرف حال روانی مساعدی نداشته؛ اما به نظر می رسه اطلاعات سپاه دوست داره این طور نشون بده که یک عملیات پیچیده ضد انقلاب که عناصر اطلاعاتی بیگانه پشت سرش بودند خنثی شده. در این سناریو نویسی ها قصه پرغصه عجیبی هست که شاید روزی در موردش نوشتم، اما، آن روز امروز نیست.
جلسه کاری مهم امروزم لغو شد. چرا؟!!، چون سه مدیر ارشدی که باید در جلسه حضور پیدا می کردند، ناگهان ، به همراه تمام مدیران ارشد سازمان به یکی از این جشنهای تجدید میثاق با فلان احضار شده اند. عمق فاجعه را وقتی خواهید فهمید که در نظر بگیرید در مورد یک سازمان با بودجه ای در مقیاس «میلیارد دلار» صحبت می کنم.
خانه به دوشی چند روزه من از فردا صبح رسما آغاز می شود. جهت تامین سرپناه و نخوابیدن در جوب نیازمند یاری سبزتان هستیم. بدیهی است با توجه به محدودیت ظرفیتم، پذیرش بر اساس اولویت بندی پیشنهادات صورت خواهد گرفت و صد البته بانوان جوان و زیبا و مجرد در اولویت مطلق هستند. خیابون خواب دیده بودید اینقدر افاده ای؟. آخر الزمان شده به مولا.
از پنجره خانه تصویر خارق العاده ای از ماه قابل رویت است. جای همه دوستان خالی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر