۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه

کدام حیوانات موذی؟


یادداشتهای روزانه یک هفته ای است به تاخیر افتاده. حقیقتاً فقط کمی، واقعا فقط کمی در این مدت کار کردم. کارهایی که به نتیجه شان هم چندان امیدوار نیستم. خواندن و فکر کردن جدی هم تعطیل بوده. یک اتفاق بسیار بد هم پریروزم را مزین کرد. در حال حاضر هم در حال مرگ از شدت بی پولی هستم. در این هیرو و ویر خبری می خوانم در مورد عقیم کردن 300 گربه در مشهد و با خودم فکر می کنم نقش اینها در اکوسیستم شهر مشهد چه بوده؟ مشکلی که برای ما در شهر ایجاد می کردند چه بوده؟ اصلا کسی آماری از تعداد گربه های شهر دارد؟ شهر ایده آل شهری است که هیچ گربه ای با میو میو کردنش باعث جیغ زدن یک زن خپل چادری که از روضه ابوالفضل بر می گردد و به خانه می رود تا «شوهرداری» کند نشود؟
جالب این است که این خبر را مدیرعامل سازمان بازیافت و کوفت و زهرمار شهر مشهد عنوان کرده است؛ نه مثلا رئیس سازمان محیط زیست. مشکلش احتمالا این بوده که گربه های نگون بخت ظرفهای زباله را می جوریدند پی غذا، زباله پخش زمین می شده ایشان هم که مسئول زباله هستند باید فکری به حال این موضوع بکنند. مشکل زباله های بیمارستانی مشهد که مهم نیست. مسئله بازیافت که اهمیتی ندارد. اصولا مشکل ما همین گربه ها هستند. حتما خیلی سخته درست کردن ظرفهای زباله محله ای که ضمن کمک به حفظ نظافت کار جمع آوری رو راحت می کنند و حتما خیلی راحته که تخم گربه ها را بکشیم.
نسخه کامل تر خبر را که دیدم الحمدالله نگرانی هایم در مورد پشتوانه کار کارشناسی این فعالیت برطرف شد. دوستان هیچ نگران نباشید. این فعالیت با مجوز شرعی مراجع تقلید در حال انجام است. طبیعتا علمای دین هم بنا به سرشت پاک و ذهن موشکاف و نقادشان تا مسئله را از جمیع جوانب مورد بررسی قرار ندهند که حکمی صادر نمی کنند. وقتی هم حکمی صادر می کنند خوب دستورشان لازم الاتباع است. هیچ کار کارشناسی ای از منظر زیست شناسی و اکولوژی در این مورد انجام نشده؟ فدای سر علمای اسلام. توی این مملکت به حکم علمای اسلام آدمیزاد رو تا گردن می کنن تو خاک با سنگ می زنن تو سرش مخش می پکه، بعد یک مشت سوسول بچه ک..نی مثل من پیدا می شن می گن عقیم کردن گربه ها نیازمند کار کارشناسی بیشتره. این میزان سوسول و ک..نی شدن داره من رو به شک می اندازه که نکنه من رو هم با تله های زنده گیر گرفتن و تخمهام رو کشیدن. چطور می تونم از وضعیت خودم مطمئن شم؟( انتظار که نداری در برابر انظار جمیع مخاطبین دستم رو بکنم توی شرتم تخمهام رو چک کنم؟!!!).... آها! مدیر عامل محترم سازمان بازیافت فرمودن ما وقتی گربه ها رو عقیم کردیم، یک تکه از گوششون رو هم می بریم برای اینکه نشانه گذاری بشند و خدای نکرده بیت المال پایتخت معنوی ایران اسلامی صرف اجرای عمل جراحی عقیم سازی روی گربه های عقیم شده نشه. ضمن تشکر از مدیران محترم شهر که تا این حد به فکر بهره وری پروسه های «مدیریت شهری» هستند؛ اجاز بدید یک دستی به گوشهام بکشم ببینم اوضاع تخمهام چطوره. ... خوب مثل اینکه الحمدالله سرجاشون هستن.
حالا که خیالم از تخمهام راحت شد برم سر موضوع بعدی که مسئله سگهاست. جناب آقای مدیر عامل در همان مصاحبه فرموده اند که سگهای ولگرد را می گیریم و بعد از انجام آزمایشهای متعدد در صورتی که بیمار باشند بعد از بیهوش کردن از طریق تزریق سم جان می ستانیم. به نظرم اولین و مهم ترین نکته ماجرا این است که ما در پایتخت معنوی جمهوری اسلامی سگهای بیمارمان را با همان روشی می کشیم که در آمریکای جنایتکار محکومین به اعدام کشته می شوند. باز بگوئید استانداردهای حقوق بشر در ایران پائین است. ما حقوق سگهایمان از حقوق محکومین به اعدام در ایالات متحده بیشتر است و بهتر رعایت می شود. هر دو به یک روش کشته می شوند؛ اما، سگهای ما بعد از آزمایشات متعدد. عمرا اگر محکومین به مرگ در ایالات متحده را آزمایش بکنند یا اگر هم بکنند متعدد بکنند. ما اینجا کلا در کار متعدد کردن هستیم در عوض.
بنده البته سوالاتی هم از آقای مدیر عامل دارم که امیدوارم یک خبرنگار با وجدان با شرف برای پرسیدنش از حضرت ایشان و یا شهردار محترم مشهد پیدا شود:
بعد از این که سگها را برای یافتن نشانی از بیماری آزمایشهای متعدد می کنید، اگر مشکلی از نظر سلامتی نداشته باشند با آنها چه می کنید؟ وقتی با سگهای بیمار برخورد می کنید هرگز به ذهنتان خطور کرده که در این دنیا پدیده ای به اسم درمان هم وجود دارد؟ نظرتان چیست در این مورد که دفعه بعدی که دچار آنفولانزا شدید پس از بیهوش کردن، با تزریق سم جان شریفتان را به جان آفرین تحویل دهیم؟. آقای مدیر عامل وقتی وظیفه برخورد با این «ولگردان» به شما واگذار شد هیچ وقت از ذهنتان عبور کرد که به رئیس تان بگوئید این یک کار کاملا تخصصی ست که نیازمند مداقه علمی و اخلاقی مفصل است و ورود به آن از صلاحیت شما خارج؟ یا شما هم مثل علمای اسلام، یعنی همان کسانی که پشتوانه کارشناسی این فعالیت شما را تامین کردند اصولا هیچ موضوعی را خارج از صلاحیت خودتان نمی دانید؟. شاید هم برای برخورد با «ولگردان» و «مزاحمین» به رویکرد انقلابی دوستان محترمتان در نیروی انتظامی تأسی کرده اید؟
آقای مدیر عامل کی و کجا مشکلاتی را که با این زبان بسته ها داشتید با مراکز دانشگاهی و پژوهشی مرتبط مطرح کردید؟ برای سر و سامان دادن به وضعیت آنها از کدام سازمان خیریه فعال در زمینه حقوق حیوانات و محیط زیست یاری خواستید؟ مشارکت شهروندان مشهدی فقط باید در برپا کردن تکیه و پخش نوحه و توزیع چای در گلوگاه های ترافیکی شهر جلب شود؟ ای کاش مسئولیت این کار را هم به شما واگذار کنند. اصولا در این شهر هر چیزی که به زباله مرتبط است باید مسئولیتش با شما باشد.
از همه اینها که بگذریم آقای مدیر عامل برای نشان دادن قانون مداری شهرداری مشهد ( ظن تأسی به رویکرد نیروی انتظامی تقویت می شود) تاکید می کنند که جمع آوری حیوانات موذی بر اساس ماده 55 قانون شهرداری ها بر عهده این نهاد قرار گرفته است. این شفاف سازی حداقل برای من یکی جای سپاسگزاری دارد؛ چون تا امروز هر وقت گذارم به شهرداری افتاده بود در این گمان غلط محکم تر شده بودم که جمع آوری حیوانات موذی در شهرداری بر اساس سیاستهای جذب پرسنلی صورت می گیرد.
پ.ن: آقای مدیرعامل و رؤساش نخواستن؛ ولی مگه به دلخواه اونهاست؟!!! بدینوسیله همه علاقه مندان را، در قدم اول، دعوت می کنم به نوشتن در مورد جنبه های گوناگون همزیستی ما و «سایر حیوانات» در شهرها   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر